سر خوردنسُر خُوردَن لیز خوردن، سریدن، لغزیدن، از روی سرسره یا جای سراشیب خزیدن و فرود آمدن ادامه... لیز خوردن، سریدن، لغزیدن، از روی سرسره یا جای سراشیب خزیدن و فرود آمدن تصویر سر خوردن فرهنگ فارسی عمید
سر خوردنسَر خُوردَن از کاری یا چیزی نومید و دل زده شدن و از آن صرف نظر کردن ادامه... از کاری یا چیزی نومید و دل زده شدن و از آن صرف نظر کردن تصویر سر خوردن فرهنگ فارسی عمید
سر خوردن (حُ مَ بُدَ) لغزیدن. از سطحی مایل بشیب نشسته و بزیر لغزیدن ادامه... لغزیدن. از سطحی مایل بشیب نشسته و بزیر لغزیدن لغت نامه دهخدا
سر خوردن (حُ مَ تَ) باعث مردن کسان خود شدن. به شآمت و شومی باعث مرگ کسان نزدیک شدن. (یادداشت مؤلف) ، مأیوس شدن از کاری. سیر آمدن از آن. بی رغبت شدن. (یادداشت مؤلف) ادامه... باعث مردن کسان خود شدن. به شآمت و شومی باعث مرگ کسان نزدیک شدن. (یادداشت مؤلف) ، مأیوس شدن از کاری. سیر آمدن از آن. بی رغبت شدن. (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا
سر خوردن دل زده شدن بر اثر شکست. لیز خوردن لغزیدن: روی یخها سر خورد، فرود آمدن از جایی سراشیب ادامه... دل زده شدن بر اثر شکست. لیز خوردن لغزیدن: روی یخها سر خورد، فرود آمدن از جایی سراشیب فرهنگ لغت هوشیار
سر خوردن ((~. دَ)) دلزده شدن، ناامید شدن ادامه... دلزده شدن، ناامید شدن تصویر سر خوردن فرهنگ فارسی معین
سر خوردنسُر خُوردَن deslizar, escorregar ادامه... deslizar, escorregar تصویر سر خوردن دیکشنری فارسی به پرتغالی
سر خوردنسُر خُوردَن পিছলে যাওয়া , পিছলে যাওয়া ادامه... পিছলে যাওয়া , পিছলে যাওয়া تصویر سر خوردن دیکشنری فارسی به بنگالی
سر خوردنسُر خُوردَن скользить , скользить , поскользнуться ادامه... скользить , скользить , поскользнуться تصویر سر خوردن دیکشنری فارسی به روسی
سر خوردنسُر خُوردَن gleiten, rutschen, ausrutschen ادامه... gleiten, rutschen, ausrutschen تصویر سر خوردن دیکشنری فارسی به آلمانی
سر خوردنسُر خُوردَن ковзати , посковзнутися ادامه... ковзати , посковзнутися تصویر سر خوردن دیکشنری فارسی به اوکراینی
سر خوردنسُر خُوردَن ślizgać się, poślizgnąć się ادامه... ślizgać się, poślizgnąć się تصویر سر خوردن دیکشنری فارسی به لهستانی
سر خوردنسُر خُوردَن kuteleza, (SWAHILI)滑动 ادامه... kuteleza, (SWAHILI)滑动 تصویر سر خوردن دیکشنری فارسی به سواحیلی
سر خوردنسُر خُوردَن glijden, uitglijden ادامه... glijden, uitglijden تصویر سر خوردن دیکشنری فارسی به هلندی
سر خوردنسُر خُوردَن deslizarse, deslizar, resbalar ادامه... deslizarse, deslizar, resbalar تصویر سر خوردن دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سر خوردنسُر خُوردَن meluncur, terpeleset ادامه... meluncur, terpeleset تصویر سر خوردن دیکشنری فارسی به اندونزیایی